وقتی نفت بلای جان شاه ایران شد، بخش 2
اندیشه پویا
در مۀ 1975شاه وارد واشينگتن شد. رهبران و مديران صنايع آمريكا در يك شام دولتي سخاوتمندانه حضور داشتند. مجلۀ تايم با آب و تاب اين برنامه را توصيف كرد: « بدون ترديد خيره كننده ترين برنامه ملاقات دولتي بود كه واشينگتن در طول اين سال ها به خود ديده بود». اندي وارهول هم در برنامه حضور داشت اما سيمون وزير خزانه داري و خانمش حضور نداشتند.
شاه دو ملاقات نود دقيقه اي خصوصي با فورد، كيسينجر و برنت اسكوكرافت داشت. پيش از نخستين نشست در پانزدهم مۀ 1975 كيسينجر با ادبياتي نيكسوني، دوستش شاه را اين گونه توصيف مي كند: « مردي سرسخت، غيراحساسي و توانمند. او ديدي ژئوپوليتيك دارد». نامۀ مختصر كيسينجر به رئيس جمهور ملاقات با شاه را «داراي اهميت استثنايي» توصيف مي كندو او به فورد اصرار مي كند كه با موضوع حساس قيمت نفت دشمني شاه را برنينگيزد، ممكن است شاه رنجيده خاطر شود. زماني كه دو نفر منتظر رسيدن شاه بودند، كيسينجر مرموزانه اضافه كرد: « از او در مورد خاورميانه بپرس. او نگران عربستان سعودي است. ما به او گفتيم كه از عمليات چتربازي در عربستان سعودي است. ما به او گفتيم كه از عمليات چتربازي در عربستان سعودي در بحران حمايت مي كنيم. تو مي تواني بگويي كه از برنامه ريزي براي اين احتمال خبر داري».
متن پيادشدۀ سران در آن روز نشان مي دهد كه محمدرضا پهلوي و وزارت خارجۀ آمريكا غرق مكالمه بوده اند. به نظر مي رسد فورد و اسكوكرافت كوتاه آ«ده بودند. موضوع نفت هم پيش آمد اما در شرايطي كاملاً متفاوت. گرچه موضوع قيمت نفت ايران از بحث كنار گذاشته شده بود اما بحث ذخاير گستردۀ نفتي عربستان مطرح بود. كم تر از دوماه پيش، فيصل از سوي يكي از بستگان جوانش ترور شده بود. شاه به عربستان سعودي سفر كرده بود تا با شاه جديد خالد و شاهزاده فهد كه بازيگر اصلي بود آشنا شود. شاه گفت به خانواده سلطنتي سعودي در خصوص ميزان فساد در دربار هشدار داده است:محمدرضا پهلوي: با سعودي ها صحبت كردم. گفتم شما نبايد نگران پول باشيد، شما بهتر است نگران دولتي پاك باشيد.هنري كيسينجر: آن ها ده درصد به هر قراردادي اضافه مي كنند.
پهلوي:اين كم ترين ميزان است، فرانسوي ها بيست درصد اضافه مي كنند. به فهد اين را گفتم و اين را مي دانست. اگر نتوانند مشكل رشوه را حل كنند و موضوع به افراد خارج از خاندان سلطنتي برسد، اثبات شان را از دست خواهند داد.
رئيس جمهور فورد به بحث وارد شد و به شاه گفت كه كيسينجر اين ايده را طرح كرده كه اگر بحراني رخ داد، ذخاير نفتي عربستان صعودي را تصرف كنند: «هنري به من گفت كه به شما گفته اگر پيشامدي شبيه مورد قذافي در عربستان رخ داد چه كاري انجام دهيم» . شاه كه به نظر مي رسيد از اين كه مورد اعتماد شخصي فورد قرار گرفتهف خوشحال است. گفت: « خوب است ـ خب ما بايد در اين مورد بحث كنيم كه تا چه حد مي خواهيم مصر را وارد ماجرا كنيم. اگر اين گروه كلاً غيرعرب باشد، ممكن است تا حدي مقاومت ايجاد كند، اما ميزان مشاركت اعراب هم مايۀ نگراني است».
روز جمعه، شانزدهم مه، رئيس جمهور آمريكا و شاه چند دقيقه اي در دفتر بيضي شكل تنها بودند. كيسينجر دير آمده بود. جرالدفورد موضوع تابوي قيمت نفت را با احتياط مطرح كرد. از نظر سياسي او انتخاب كمي داشت: رؤساي جمهور آمريكا به ندرت مي توانستند از طرح موضوع نفت با به اصطلاح امپراتور نفت در كاخ سفيد پرهيز كنند. شاه موضوع را جدي نگرفت. كيسينجر وارد اتاق شد و موضوع به برنامۀ عظيم وزير خارجه براي كمك به شاه كه اقتصادش دچار مشكل شده بود، تغيير كرد. قيمت بالاي نفت باعث كاهش تقاضا در غرب شده بود و شاه انتظار آن را نداشت. ايران نيز دچار ركود شده بود. كيسينجر به ايده شاه مي پرداخت كه حدود يك ميليون بشكه از نفت مازاد ايران را بگيرند.
دومين روز نشست هم بدون صحبت درباره نفت در حالي به پايان رسيد كه فورد صميمانه از آمدن شاه تشكر كرد: « هنري به من گفت كه اگر بخواهيم با كسي صحيت كنيم كه ديدگاه عيني نسبت به دنيا داشته باشد، قطعاً آن شما هستيد. من هم اين را تأييد مي كنم». شاه هم در راه خروج پاسخ داد: « اميدوارم در انتخابات پيروز شويد». اما روز بعد، ناگهان همه چيز به هم ريخت. شاه در كنفرانس خبري خداحافظي به فاصله چند ساختمان از كاخ سفيد اعلام كرد كه به دنبال اين است كه قيمت نفت را باز هم افزايش دهد. مقامات رسمي حزب سلطنتي رقم هايي حدود 35درصد را نقل مي كردند. يكي از سرتيترها اين بود كه « آمريكا در زمان بازديد شاه تسليم شد». اما اگر چه جرالدفورد در برابر اين تحقير بي موقع قابل توجه شاه سكوت كرد، مردان اطرافش به ويژه بيل سيمون وزير خزانه داري ساكت ننشستند آن ها تصميم گرفتند وارد عمل شوند.
در سال پس از ديدار سرنوشت ساز شاه از واشينگتن تا حد زيادي رابطۀ آمريكا و ايران تغيير كرد. شاه گفته بود قصد دارد در سال 1977 قيمت نفت را 20-25درصد افزايش دهد. افزايش قيمت نفت به ميزاني كه شاه تصور مي كرد، مي توانست به ورشكستگي بريتانياي كبير، فرانسه و ايتاليا و فروپاشي دموكراسي هاي نوپا در اسپانيا و پرتغال منجر شده و بحراني در بانكداري داخل آمريكا ايجاد كند. اقتصاد جهاني نمي توانست در آن زمان افزايش قيمت شديد ديگري را در خودش هضم كند. بيل سيمون احساس كرد كه موج ها در جهت او دارند حركت مي كنند؛ سرانجام پس از دو سال عربستان به بازي گرفته شد. كسي به سعودي ها در مورد نقشۀ كيسينجر شاه براي اشغال عربستان صعودي و تصاحب ذخاير نفتي در صورت بروز آشوب در نظام پادشاهي آ» جا خبر داده بود. شيخ يماني سفير آمريكا درعربستان، جميزآكينز را احضار كرده و اتهامات شديدي را وارد كرده بود. يماني شاه را « داراي عدم تعادل شديد رواني» توصيف كرده و واشينگتن را متهم مي كرد كه عامدانه ارتش ايران را با هدف تصرف «سواحل عربي تقويت مي كند… اما اگر هم ايران بتواند بخشي از سواحل عربي را اشغال كند با زمين سوخته رو به رو خواهد شد و مشتريان غربي نفت با فاجعه روبرو خواهند شد». آكينز كه اطلاعي از مكالمات شاه با فورد وكيسينجر نداشت، به يماني اطمينان داد كه نگراني نداشته باشد، كل اين ايده «جنون محض» است.
در ساعت30 : 10روز جمعه نهم ژوئيه 1976فورد و كيسينجر هيئت نمايندگي عالي مقامات سعودي از طرف شاهزاده عبدالله بن عبدالعزيز آل سعود را پذيرفتند. رئيس جمهور آمريكا مراتب قدرداني خودش از سعودي ها را به خاطر «موضع قوي كه در قبال قيمت نفت اتخاذ شد» ابراز كردند. در تازه ترين نشست وزراي نفت اوپك در بالي، شيخ احمد از افزايش قيمت بيش تر به جاي آن كه راضي باشد عصباني بود. ساير اعضاي اوپك توافق كردند تا نشست بعدي در دوحۀ قطر به مدت شش ماه قيمت ها را ثابت نگه دارند موضع ظاهري يماني باعث قدرداني رئيس جمهوري آمريكا شد كه در تلاش بود امنيت اقتصادي را در دورۀ سخت كارزار انتخاباتي اش بازگرداند.
فورد: تا جايي كه امكان دارد مي خواهيم به سرعت مسائل خاورميانه را حل و فصل كنيم.
شاهزاده عبدالله: شايعه شده است ما داريم تباني مي كنيم. همان طور كه اطلاع داريد اين شايعات از سوي دشمنان مشترك ما يعني كمونيست ها پخش مي شود.شاهزاده از روي ساده لوحي به رئيس جمهوري يادآوري كرد كه دولتش در برابر اعضاي اوپك به خاطر افزايش قيمت نفت، خطرات زيادي را به جان خريده، سعودي ها اميدوار بودند و انتظار داشتند كه جلب اعتماد و دوستي آمريكارا به دست آورند.شاه از حملۀ فريبندۀ سعودي بي خبر نبود. او از اسدالله علم كه مراودات زير را ثبت كرده پرسيد:« آن ها دارند چه كار مي كنند؟ يا بيش از حد ساده هستند يا در غير اين صورت دارند نقشه اي پيچيده مي كشند كه ما از آن سر در نمي آوريم». هر دو مي خواستند بفهمند كه ستارۀكيسينجر رو به افول است يا نه علم مي نويسد: « من ترديدهايم را بيان كردم كه ما تا چه حد واقعاً مي توانيم روي حسن نيت كيسينجر براي بهبود قيمت نفت حساب كنيم. اعلي حضرت هم پذيرفتند كه مطمئن نيستند.
تصميم فورد به بركناري نلسون راكفلر از كارزار انتخاباتي اش به انزواي بيش تر شاه در پايتخت آمريكا كمك كرد. شايد ويرانگرترين چيز براي شاه، دونالد رامسفلد وزير خارجۀ جديد رئيس جمهور فورد بود رامسفلد مانند وزير سابق، در مورد لزوم تعهد آمريكا نسبت به ايران ترديد داشت. در نهم ژانويه 1976رامسفلد با افسر تداركات ارتش ايران، ژنرال حسن طوفانيان ديدار كرد. طوفانيان پنتاگون را متهم كرد كه عامدانه قيمت سلاح هاي آمريكايي را بالا مي برد تا هزينه واردات نفت از ايران را جبران كند. صداها بلند شد،به يكديگر توهين كردند و رامسفلد جدا شد. رامسفلد به بيل سيمون و گروهي ازمقامات ارشد دولتي پيوسته بود كه به انگيزه هاي شاه مشكوك بودند و مي خواستند طرح هاي راهبردي، تجاري و نظامي او را تحت كنترل داشته باشند. در سي و يكم ژوئيه 1976 كميته روابط خارجي سنا گزارشي شديداللحن منتشر كرد كه نسبت به خطرات فروش نامحدود سلاح به ايران هشدار مي داد و اعتبار كيسينجر به عنوان يك استراتژيست را مورد حملۀ شديد قرار مي داد:
« شواهد كمي وجود دارد كه نشان دهد رئيس جمهور و وزير خارجه به پيامدهاي دراز مدت سياست خارجي و روابط نظامي ايران و آمريكا واقف بوده باشند.»در سوم اوت 1976 كيسينجر كه به وضوح باور داشت مقامات كابينه براي بي اعتباري و بي ثباتي شاه ايران تلاش مي كنند با رئيس جمهور رودرو شد.لحن كيسينجر حاكي از نااميدي و نگراني عميق بود:
كيسينجر: همان طور كه مي دانيد فردا به ايران مي روم. هيچ زماني از اين بدتر امكان نداشت… سيمون همه جا مي گويد شاه خطرناك است و نبايد سلاح هاي غيرمتعارف داشته باشد. و معاون وزارت دفاع السورث و وزير دفاع شديداً ضد ايران هستند. فورد: شاه دوست خوبي است. او با تحريم نفتي 1973همراهي نكرد. ما نبايد با روزنامه ها تحريك شويم… من با دان (رامسفلد) صحبت مي كنم، گمان مي كنيم ايران براي ما خيلي مهم است. ما داريم با آتش بازي مي كنيم. ما قبلاً تركيه را دور انداختيم و الان هم ايران را. در هر حال در مورد ايران مشكل ساز است.كيسينجر به سمت قصر كاسپين شاه پرواز كرد و علناً تعهد آمريكا به رژيم پهلوي را بيان كرد. در كنفرانس مطبوعاتي مشترك، شاه پرسيد كه آيا آمريكا آن قدر توان مالي دارد كه ايران را به عنوان شريكي راهبردي«از دست بدهد».
كيسينجر فوراً اعلام كرد كه دولت فورد با افزايش ده ميليارد دلاري ميزان خريد سلاح ايران به عنوان بخشي از معاملۀ انبوه تجاري پنجاه ميليارد دلاري پنج ساله موافقت كرده است. با وجود آن كه وزراي خزنه داري و دفاع فورد توصيه هاي هشدارآميز نسبت به ايران مي دادند، وزير خارجه با عميق تر كردن تعهد آمريكا به شاه و رژيمش كه روز به روز متزلزل تر مي شد، از آن ها سرپييچي مي كرد. كيسينجر در سيزهم اوت به دفتر بيضي شكل بازگشت و درخواست اوليه اش را از رئيس جمهور را مبني بر سازماندهي دوباره خزانه داري و وزارت دفاع تكرار كرد:كيسينجر: گزارش هامفري(سناي آمريكا) فاجعه بود. ما دوستي بهتر از شاه نداريم. قطعاً حامي ماست.
فورد: سناتور هوبرت هامفري چه كار دارد مي كند؟
كيسينجر: او حالش خراب است. اما دستيار پيشين او، السورث كه تحقيق را انجام داده ضد ايران است.
در اوايل اكتبر1974 تحليل معتبر سيا گزارش مي دهد كه توليد نفت مازاد در ايران با اقتصاد داخلي پرحرارت باعث ركود شديد در سال هاي 1975-1976شده است. در فوريۀ 1976 شاه از كيسينجر خواسته بود دولت فورد بر شركت هاي نفتي آمريكا فشار وارد كند كه «خريدهاي نفتي شان را از ايران افزايش دهند.» او تهديد كرده بود اگر كمكي صورت نگيرد در «سياست خارجي اش بازنگري» خواهد كرد. در طول سال 1976 شمار مقامات واشينگتن كه به انگيزه هاي شاه مشكوك بودند از دوجهت چپ و راست افزوده مي شد.
نشست بعدي اوپك بنا بود در نيمه دسامبر در دوحۀ قطر برگزار شود. هم توليد كنندگان و هم خريداران نفت آن نشست را به مثابه جدال نهايي ميان قيمت هاي بالاي ايران و پايين سعودي ها مي دانستند. رئيس جمهور آمريكا تصميم گرفت بختش را با سعودي ها بيازمايد. روز جمعه هفدهم سپتامبر فورد با هيئت نمايندگي دوم سعودي ديدار كرد. او توضيح داد كه اقتصادهاي غربي به تدريج از ركود دارند خارج مي شوند«اما هر گونه افزايش قيمت در اين سپتامبر يا در سال 1977 به شدت اقتصاد راتخريب مي كند، نه تنها اين مشكل براي آمريكا پيش مي آيد بلكه كمابيش براي شريكان صنعتي كه وضعيت شان شكننده است نيز رخ خواهد داد… اگر دوباره اقتصاد جهاني به ركود سال گذشته برگردد فاجعۀ بزرگي خواهد بود».
وزير خارجه عربستان به فورد اطمينان داد كه شاه خالد« درست مانند تابستان گذشته مصمم است افزايش قيمتي صورت نگيرد. اما اين كار دشوار است و شديداً بستگي به اين دارد كه شما با ايران و ونزوئلا چه كار بتوانيد بكنيد. اعلي حضرت گفته اند كه دست كم با هر گونه افزايش بيش از مقدار منصفانه مخالفت خواهند كرد و با هر گونه افزايشي بيش از پنج درصد مخالف هستند.» او تصريح كرد كه مهار قيمت بستگي به توانايي آن ها در « جلب حمايت ايران و ونزوئلا دارد… در هر حال بدون آن ها كار خيلي سخت مي شود». فوردگفت تمام تلاشش را مي كند تا قنون كنگره مبني بر منع فروش سلاح به عربستان را وتو كند. او قول داد در مذاكرات صلح خاورميانه پيشرفتي به وجود آورد و بر ايران فشار وارد كند تا موضعش در مورد قيمت نفت را تعديل كند.فورد در نامه اي كه به تاريخ بيست و نهم اكتبر 1976به شاه نوشت به قوي ترين شكل ممكن به شاه نسبت به پيامدهاي بالابردن دوبارۀ قيمت نفت هشدار داد. او هشدار داد كه افزايش جديد براي اقتصاد جهاني فاجعه به بار خواهد آورد زيرا «وضعيت تراز پرداخت هاي بسياري از كشورها در حالت بحراني باقي خواهد ماند، در حالي كه در مورد كشورهاي در حال توسعه كه منابع انرژي ندارند، حقيقتاً نااميد كننده خواهد شد. در حقيقت بسياري از كشورها عملاً به نقطه پايان توانايي شان در قرض گرفتن خواهند رسيد» و قيمت هاي بالاي نفت مي تواند « فشار عمده اي بر نظام مالي بين المللي وارد كند» و اقتصاد جهاني را دوباره وارد ركود كند. فورد تصريح مي كند كه صبرش در برابر رفتار پرخاشگرانۀ شاه تمام شده است و او مي داند كه « حمايت ايران از تصميم اوپك مبني بر افزايش قيمت نفت در اين نوبت مستقيماً به سود كساني تمام خواهد شد كه خواهان تخريب روابط ما هستند».وظيفه رساندن نامه به شاه در تاريخ سي و يكم اكتبر1976بر دوش ريچارد هلمز سفير آمريكا افتاد كه چند دهه با شاه آشنايي داشت و احتمالاً پيامدهاي كاري را كه داشت انجام مي داد به خوبي مي دانست. هلمز تماس كوتاه ولي تگلرام پر معنايي به واشينگتن فرستاد كه حاكي از ماهيت ناخوشايند ديدارش با شاه بود و واكنش قهرآميز را بازگو مي كرد: «من و اعلي حضرت حدود ده دقيقه بحثي آتشين را در مورد جنبه هاي مختلف موضوع افزايش قيمت نفت انجام داديم. لطفاً به رئيس جمهور اطمينان بدهيد كه هر نتيجه اي نشست دسامبر اوپك داشته باشد. من با صبوري ايشان را در مورد موضع آمريكا، ديدگاه هاي آمريكا و دلايل آمريكا براي امتناع از افزايش دوباره قيمت نفت در آينده نزديك آگاه كردم».
محمدرضا پهلوي نامه اي در پاسخ نوشت كه بيانگر احساس عميق عصبانيت و تحقيرش بود كه مورد توبيخ سفيري پايين مرتبه قرار گرفته بود. تاريخ يكم نوامبر 1976بود اما سفير ايران در واشينگتن ظاهراً دستور داشت تا پس از تأييد نهايي شكست جرالدفورد در انتخابات1976نامه را برساند. محتواي نامه دليش را نشان مي دهد. سرآغاز نامه «آقاي رئيس جمهور گرامي» است. شاه با نصيحت كردن رئيس جمهور آمريكا كه بدجوري به قيمت پايين نفت اعتياد پيدا كرده نامه را آغاز مي كند. او نسبت دادن مشكلات اقتصادي غرب به قيمت بالاي نفت را رد مي كند. « شكست يا ناتواني» انگليس و فرانسه« در اين كه سلسله امور را با اعمال تنظيمات لازم اقتصادي در اقتصاد با اقدامات داخلي سرو سامان دهند.» توجيه مناسبي براي اين نيست كه با كاهش قيمت نفت«خودكشي كنيم» او خاطر نشان مي كند كه برنامه استقلال انرژي دولت فورد شكست خورده است. سپس رئيس جمهور آمريكا را با بيان اين گفته تهديد مي كند: « اگر وجود ايراني خوشبخت و به لحاظ نظامي مقتدر مخالفاني در كنگره و ديگر حلقه هاي قدرت دارد، منابع فراواني براي تأمين نيازهاي ما وجود دارد و زندگي ما در دست آن ها نيست. اگر اين حلقه ها مسئوليت پذير نيستند جاي تأسف است اما بايد مسئوليت پذير شوند و آن ها قطعاً در مورد رفتارشان نسبت به كشور من تأسف خواهند خورد. هيچ چيز بيش از لحن تهديدآميز دواير خاص قدرت و شيوه هاي پدرمأبانه واكنش ما را تحريك نمي كند».
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر