۱۴۰۳ شهریور ۳, شنبه

تبعیض قومیتی

تبعیض قومیتی

محسن سياحی
بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی در ایران فارسی زبان رسمی کشور می باشد و رژیم به صورت مستقیم سیاست نابودی زبان های مردم غیر فارس را دنبال می کند.
مدرسه، روزنامه، مهدکودک برای خردسالان از جمله مراکز مهم تعلیم زبان مادری هر ملت می باشد ولی در ایران مردم غیرفارس از همان دوران کودکی از تدریس به زبان مادری خود محروم هستند. این محرومیت ها به علت کم اهمیت نشان دادن دستگاه دولتی به زبان های مردم غیرفارس خاتمه پیدا نمی کند بلکه سیاست رژیم نابودی و محو هویت این زبان ها را دنبال می کند.
زبان تنها و مهمترین وسیله بشر است که با آن فکر می کند، سرنوشت ملی خود را مشخص می کند، به تاریخ خود می نگرد و با آن به شکوفایی می رسد، ولی در ایران نزدیک به ۷۰٪ مردم ایران از این نعمت خدادادی محروم هستند و مجبور به یادگیری زبانی غیر از زبان مادری خود می¬باشند.
طبق ماده ۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر، تمام انسانها آزاد به دنیا آمدند و باید بدون هیچگونه تبعیض چه نژادی و چه مذهبی آزادانه در کنار هم زندگی کنند. ولی در ایران علی رغم وجود ماده ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی خود رژیم هنوز ملت¬های غیر فارس چه ترک، کرد، بلوچ، ترکمن و عرب از یادگیری به زبان مادری خود به صورت آکادمیک محروم هستند. و مبارزه رژیم برای محو این زبان ها به جایی رسیده که دولت های مختلف حاکم بر ایران با تاسیس مؤسسات حفظ زبان فارسی و شکوفایی آن مدارس مختلفی را در کشورهای مختلف جهان از ونزوئلا گرفته تا صربستان تاسیس کردند ولی اجازه تاسیس حتی یک مدرسه را به این ملت ها نمی¬دهند.
بلکه فشارها برای محو زبان¬های ملل غیر فارس به جایی رسیده که دستگاه اطلاعاتی رژیم حتی مدارس تعلیم قرآن که تنها مرکز تعلیم زبان عربی می¬باشد را به بهانه عدم نداشتن مجوز بسته و مؤسسین را دستگیر کردند.
از دیگر سیاستهای رژیم که بوی تبعیض و نژادپرستی علیه ملت¬ها را دارد می¬توان به سیاست ترویج فرهنگ فارسی از طریق کانال های تلویزیونی مختلف، روزنامه¬ها، و دیگر میدیای وابسته به رژیم نام برد ولی در مقابل مردم غیر فارس از داشتن میدیای آزاد برای ترویج و شکوفایی فرهنگی خود محروم هستند.
و تنها رژیم بعضی از کانال های تلویزیونی به زبان عربی و ترکی را برای ایجاد فتنه مذهبی بین ملت عراق و لبنان و فلسطین و یمن و بحرین و حتی بین مردم ترکیه و آزربایجان تاسیس کرده است.
سیاست هجوم برای محو هویت فرهنگی ملت های ساکن در ایران به جایی رسیده که حتی شخصیت¬های غیر حکومتی مانند کوروش زعیم و غیره برای ساکت کردن میدیای غیر ایرانی وابسته به کشورهای غربی مانند بی بی سی نامه اعتراض آمیز برای سکوت علیه تعریف هویت فرهنگی این ملت ها کردند.
این تبعیض قومیتی به حدی رسیده که رژیم برای ساکت کردن مردم غیر فارس از دستگاه اطلاعاتی خود جهت تخویف مردم و دستگیری شخصیت های فرهنگی این ملت¬ها استفاده می¬کند. امروزه اکثریت بلقوه مردم غیرفارس توانای حتی نوشتن به زبان مادری و تعریف هویت فرهنگی خود را ندارند یعنی در واقع ژنوسایت سیاسی رژیم به درجه ای رسیده که حتی در برنامه¬های تلویزیونی خود مبارزه علیه به اجرا در آمدن ماده ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی رژیم که همان تدریس به زبان مادری همراه با فارسی را با قوت کامل دنبال می کنند.
از دیگر تبعیض های نژادی و قومی در ایران می توان اشاره¬ای به ترویج تاریخ قوم فارس در ایران کرد و چگونه رژیم اجازه تدریس تاریخ مردم هر منطقه را نمی دهد. در ایران مردم ترک آزربایجان، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن و لر از یادگیری و آشنایی با تاریخ خود حتی تاریخ معاصر خود محروم هستند و به جای یادگیری تاریخ عیلام و غیره بایستی تاریخ جعلی هخامنش و ساسان را بیاموزند. رژیم در سیاست های نژادپرستانه خود و از طریق میدیای تحت سیطره حتی شخصیت¬های قومی هر ملت در ایران را مورد حمله قرار می دهد تا شخصیتی غیر از شخصیت واقعی هر فرد تاریخی را به ملت های مزکور نشان دهد. برای مثال، سیاست رژیم علیه تخریب شخصیتی شیخ خزعل آخرین حاکم الاحواز به حدی رسیده که حتی مردم عرب اجازه اعتراض به این سیاست تخریبی را ندارند، و دولت ایران با معترضین به شدت برخورد خشونت آمیزی را دنبال می¬کند. رژیم طی سال¬های گذشته شروع به تخریب اثار تاریخی ملت¬های غیر فارس کرده تا هویت تاریخی این ملت ها را محو کند و به جای آن تاریخ جعلی بسازد که بتواند هویت پارسی را برای این مردم فراهم آورد.
در حقیقت، بیداری قشر کثیری از ملت های غیر فارس در ایران، مهاجرت به کشورهای پیشرفته،
و حتی دسترسی به میدیای غیر وابسته به دولت، و رسانه¬های اجتماعی مانند فیسبوک و یوتیوب و تویتر تا حدودی کمکی برای این مردم شدند تا از هویت فرهنگی و زبانی خود در مقابل تهاجم بی وقفه نظام ولایت فقیه دفاع کنند.
جغرافیا و تغییر بافت جمعیتی و تغییر نام های بومی مردم غیر فارس در ایران از سیاست های تبعیض گرانه سیستم سیاسی رژیم ولایت فقیه در ایران می باشد که ملت¬های غیر فارس در ایران با آن روبرو هستند. این سیاست آپارتایدی در مناطق مختلف غیر فارس یه درجه¬ای رسیده که حتی موجب اعتراضات مردمی در مناطق مختلف ایران از زمان تاسیس این رژیم شده است، که می¬توان اشاره ای به اعتراضات مردمی در الاحواز در سال ۲۰۰۵ و اعتراضات مردمی در آزربایجان در سال ۲۰۰۶ کرد.
رژیم ولایت فقیه در ایران سیاست اعدام، خفقان سیاسی، بازداشت و تبعید برای فعالین سیاسی، فرهنگی و حقوق بشری مردم غیر فارس را به کار برده تا بتواند بیداری مردم را کاهش داد. این اعتراضات که علیه سیاست¬های نژادپرستانه رژیم ولایت فقیه به وقوع افتاده بعدها باعث شده که رژیم برای کنترل مردم از سپاه پاسداران و دستگاه اطلاعاتی استفاده کند. برای مثال، رژیم از طریق سپاه پاسداران سرزمین بلوچستان و الاحواز و کردستان را کنترل می¬کند.
به خاطر تغییرات بافت جمعیتی که خود حاصل سیاست تبعیض گرانه و نژادپرستانه نظام ولایت فقیه می باشد باعث شده شهرهای زیادی امروزه در مناطق غیر فارس هویت بومی خود را ازدست داده یا به مرز نابودی برسند.
برای مثال، تشویق فارسها برای مهاجرت به الاحواز، بلوچستان و آزربایجان و ترکمن و دادن ادارات دولتی به این شهرک نشینان برای فشار علیه مردم بومی از عوامل ازدیاد تبعیض نژادی و قومی در ایران می باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

🔴 فاجعه در بندرعباس؛ تنها یک حادثه نبود!

🔴 فاجعه در بندرعباس؛ تنها یک حادثه نبود!  از پلاسکو و متروپل تا انفجار بندر رجایی، زنجیره‌ای از فجایع ملی در ایران تحت سلطه‌ی حکومت آخوندی ...