انتقال سامان کریمی و فرزانه رشیدی به زندانهای بانه و سقز
بر پایه اطلاعات دریافتی از منابع حقوق بشری، سامان کریمی، زندانی سیاسی سابق و محکوم پیشین به اعدام، پس از گذراندن ۳۵ روز بازداشت، به زندان بانه منتقل شده است. همچنین همسر او، فرزانه رشیدی، دانشجوی ۲۶ ساله دانشگاه پیام نور بانه، به زندان مرکزی سقز منتقل شده است.
این زوج، روز یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴ (۲۵ مه ۲۰۲۵) در جریان عملیات نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدند. به گفته منابع آگاه، ماموران امنیتی ابتدا با خشونت #سامان_کریمی را در یکی از خیابانهای بانه دستگیر کرده و سپس با یورش به منزل مسکونیشان، #فرزانه_رشیدی را نیز بازداشت کردند.
سامان کریمی پیشتر نیز در تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۹۷ (۸ نوامبر ۲۰۱۸) توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به بازداشتگاه شهرامفر در سنندج منتقل شده بود. وی در سال ۱۳۹۸ از سوی شعبه یکم دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی سعیدی، بابت اتهام «بغی از طریق عضویت در حزب دمکرات کُردستان ایران» به اعدام و ۱۱ سال حبس محکوم شد. این حکم اما در شهریورماه ۱۳۹۹ توسط دیوان عالی کشور به دلیل نقص در روند پرونده به اجرای احکام ارجاع شد
۱۴۰۴ تیر ۶, جمعه
۱۴۰۴ تیر ۵, پنجشنبه
بازداشت یک کودک بلوچ دارای مدارک توسط نیروهای یگان امداد در زاهدان و انتقال به اردوگاه اتباع خارجی
بازداشت یک کودک بلوچ دارای مدارک توسط نیروهای یگان امداد در زاهدان و انتقال به اردوگاه اتباع خارجی
به گزارش رسانک، امروز پنجشنبه ۵ تیر ماه ۱۴۰۴، نیروهای نظامی یک کودک ۱۶ ساله بلوچ را که دارای مدارک هویتی می باشد و زمانی که قصد داشت به محل کارش برود، بازداشت کرده و به اردوگاه الغدیر زاهدان منتقل کردند.
هویت این کودک بلوچ “اسامه بیلرانی”، ۱۶ ساله، فرزند حبیبالله، ساکن محله کریمآباد زاهدان عنوان شده است.
بر اساس این گزارش، اسامه در حال رفتن به محل کار خود بود و با وجود همراه داشتن اصل شناسنامه، بدون ارائه توضیح یا حکم قضایی، توسط مامورین یگان امداد بازداشت و به اردوگاه الغدیر زاهدان منتقل شده است. نیروهای یگان امداد در جریان بازداشت، به همراه او توهین کرده و تهدیداتی نظیر «کلیههات را پاره میکنم» مطرح کردهاند.
لازم به ذکر است که مقامات هیچ اطلاعی درباره محل انتقال اسامه ارائه نکردند و خانواده وی پس از ساعتها پیگیری، موفق به یافتن او در اردوگاه الغدیر شدند.
#اعتصابات_سراسری
به گزارش رسانک، امروز پنجشنبه ۵ تیر ماه ۱۴۰۴، نیروهای نظامی یک کودک ۱۶ ساله بلوچ را که دارای مدارک هویتی می باشد و زمانی که قصد داشت به محل کارش برود، بازداشت کرده و به اردوگاه الغدیر زاهدان منتقل کردند.
هویت این کودک بلوچ “اسامه بیلرانی”، ۱۶ ساله، فرزند حبیبالله، ساکن محله کریمآباد زاهدان عنوان شده است.
بر اساس این گزارش، اسامه در حال رفتن به محل کار خود بود و با وجود همراه داشتن اصل شناسنامه، بدون ارائه توضیح یا حکم قضایی، توسط مامورین یگان امداد بازداشت و به اردوگاه الغدیر زاهدان منتقل شده است. نیروهای یگان امداد در جریان بازداشت، به همراه او توهین کرده و تهدیداتی نظیر «کلیههات را پاره میکنم» مطرح کردهاند.
لازم به ذکر است که مقامات هیچ اطلاعی درباره محل انتقال اسامه ارائه نکردند و خانواده وی پس از ساعتها پیگیری، موفق به یافتن او در اردوگاه الغدیر شدند.
#اعتصابات_سراسری
به مناسبت ۲۶ ژوئن؛ روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه
به مناسبت ۲۶ ژوئن؛ روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه
من یک شاهد زندهام
من، بهنام ابراهیمزاده، فعال کارگری، مدافع حقوق کودک و زندانی سیاسی سابق، هشت سال از عمرم را در سیاهچالهای جمهوری اسلامی گذراندم. سالهایی که در آن، نه فقط زمان، که کرامت انسانیام را خواستند از من بگیرند؛ اما من ایستادم.
ماهها را در سلولهای انفرادی گذراندم؛ در سکوتی مرگبار، بدون حق تماس، بدون ملاقات، بدون صدا. تنها صدا، صدای پای بازجوها بود، و تنها نور، لامپ زردرنگ سقفی که شب و روز را از هم جدا نمیکرد.
بازجوییها با چشم و دست بسته آغاز میشد. گاهی فقط برای رفتن به دستشویی یا حمام هم باید با چشم بسته، تحت مراقبت کامل، راه میرفتم. شکنجههای جسمی و روانی شدید، تهدید به تعرض جنسی، تهدید به اعدام؛ اینها ابزارهایی بودند که از من اعتراف بخواهند، اما من مقاومت کردم.
سه بار مرا به زیرزمین وزارت اطلاعات بردند، سحرگاهانی که برای اجرای اعدام نمایشی بود. طناب را نشانم دادند، قدمها را شمردند، چشمانم را بستند… اما فقط میخواستند با مرگ، مرا به زانو درآورند.
بدترین لحظات، در بندهای امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات و ۲-الف سپاه سپری شد. هر بار که مرا از سلولی به سلول دیگر میبردند، چیزی از من کاسته میشد؛ اما چیزی عمیقتر در من زندهتر میماند: باور به آزادی، باور به کرامت انسان.
در ۲۸ فروردین ۱۳۹۳، زمانی که بند ۳۵۰ اوین مورد حمله گارد زندان قرار گرفت، من هم یکی از کسانی بودم که مقاومت کرد. ما را با دستان بسته، چشمبسته، از تونل گارد عبور دادند. باتوم و لگد بود که بر تنمان مینشست؛ شکنجهای گروهی، در سکوتی آهنین.
اما داستان به همینجا ختم نشد. پس از آن حمله، من را مجدداً به سلول انفرادی در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات و سپس بند ۲۴۰ منتقل کردند. سه ماه تمام، دوباره زیر بازجویی و فشار روانی قرار گرفتم. پروندهسازی جدیدی علیه من شکل گرفت و به حکم حبس سنگینتری محکوم شدم.
در همان دوران زندان، تنها فرزندم بیمار شد. داغی که از هر شکنجهای دردناکتر بود. نتوانستم کنار او باشم، و متأسفانه، از دستش دادم. این بزرگترین زخم زندگیم شد؛ زخمی که هیچگاه التیام نمییابد.
آنها تنها مرا شکنجه نکردند. خانوادهام هم بارها تهدید و بازداشت شدند. فشار بر نزدیکانم، بخشی از همان ماشین سرکوبی بود که میخواست صدای حقطلبی را خاموش کند.
اما من زنده ماندم. تا بگویم: شکنجه، نه فقط تن، که روح انسان را نشانه میگیرد؛ اما اگر ایمان به انسانیت و آزادی در دل باقی بماند، هیچ سیاهچالی نمیتواند روشنی را خاموش کند.
امروز، در ۲۶ ژوئن، روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه، میخواهم صدای تمام آنهایی باشم که صدایشان در دیوارهای زندانها خفه شد. برای آنهایی که زیر شکنجه جان دادند، برای آنهایی که هنوز در سلولهای انفرادی، در انتظار روشناییاند.
من زندهام تا روایت کنم. و این، خود یک مقاومت است.
#اعتصابات_سراسری
#ژن_ژیان_ئازادی
🔴 بازداشت دو شهروند بهایی در مازندران توسط نیروهای امنیتی
🔴 بازداشت دو شهروند بهایی در مازندران توسط نیروهای امنیتی
دو شهروند بهایی ساکن استان مازندران، به نامهای #نویان_حجازی از شهرستان جویبار و #نازنین_عابدینی از شهرستان قائمشهر، توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدهاند.
علت بازداشت این افراد تاکنون مشخص نشده و خانوادههای آنها از وضعیت و محل نگهداریشان بیاطلاع هستند.
این بازداشتها در ادامهی فشارهای گسترده علیه اقلیتهای مذهبی، بهویژه بهاییان در ایران صورت گرفته است.
۱۴۰۴ تیر ۴, چهارشنبه
#دانیال_مقدم
دانیال مقدم، چند روز پیش به دادگاه اجرای احکام احضار و پس از مراجعه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود.
او که تحت حکم یکسال نظارت با پابند الکترونیکی قرار داشت به دلیل موارد متعدد خارج شدن از محدوده تعیین شده، احضار شده بود.
خانواده آقای مقدم از زمان اصابت موشک به دادسرای اوین و انتقال زندانیان، هیچ اطلاعی از او ندارند.
آقای مقدم شرایط روحی مناسب برای تحمل حبس ندارند و نگهداری ایشان در زندان آن هم در این شرایط پر استرس، انسانی نیست.
#دانیال_مقدم
۱۴۰۴ تیر ۳, سهشنبه
بازداشت دوباره #کیانوش_چراغی و همسرش #اکرم_سبزی در ایلام
🛑 بازداشت دوباره #کیانوش_چراغی و همسرش #اکرم_سبزی در ایلام
در تازهترین دور از فشارهای امنیتی در استان ایلام، #کیانوش_چراغی، فعال سیاسی اهل دهلران و زندانی سیاسی سابق، به همراه همسرش #اکرم_سبزی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. این بازداشت در حالی صورت گرفته که چراغی پیشتر به دلیل فعالیتهای مدنی و رسانهای مورد پیگرد قضایی قرار گرفته بود.
بر اساس اطلاعات موجود، پس از بازداشت، چراغی مستقیماً به زندان مرکزی ایلام منتقل شده است. همسر وی، اکرم سبزی، نیز چندین ساعت در بازداشت موقت نگهداری و پس از پرداخت جریمه نقدی آزاد شده است.
#کیانوش_چراغی پیشتر نیز به دلیل اتهامات سیاسی از جمله «نشر اکاذیب» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به مجموع سه سال زندان محکوم شده بود و مدتی را تحت نظارت پابند الکترونیکی سپری کرده بود.
او در مراحل مختلف بازداشت خود، بارها به اعتصاب غذا دست زده و در مواردی با خشونت نیروهای امنیتی مواجه شده است. در آخرین مورد نیز گزارشهایی مبنی بر ضرب و شتم شدید و آسیبدیدگی جدی وی هنگام بازداشت منتشر شده بود.
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
در تازهترین دور از فشارهای امنیتی در استان ایلام، #کیانوش_چراغی، فعال سیاسی اهل دهلران و زندانی سیاسی سابق، به همراه همسرش #اکرم_سبزی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. این بازداشت در حالی صورت گرفته که چراغی پیشتر به دلیل فعالیتهای مدنی و رسانهای مورد پیگرد قضایی قرار گرفته بود.
بر اساس اطلاعات موجود، پس از بازداشت، چراغی مستقیماً به زندان مرکزی ایلام منتقل شده است. همسر وی، اکرم سبزی، نیز چندین ساعت در بازداشت موقت نگهداری و پس از پرداخت جریمه نقدی آزاد شده است.
#کیانوش_چراغی پیشتر نیز به دلیل اتهامات سیاسی از جمله «نشر اکاذیب» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به مجموع سه سال زندان محکوم شده بود و مدتی را تحت نظارت پابند الکترونیکی سپری کرده بود.
او در مراحل مختلف بازداشت خود، بارها به اعتصاب غذا دست زده و در مواردی با خشونت نیروهای امنیتی مواجه شده است. در آخرین مورد نیز گزارشهایی مبنی بر ضرب و شتم شدید و آسیبدیدگی جدی وی هنگام بازداشت منتشر شده بود.
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
۱۴۰۴ تیر ۲, دوشنبه
محمد امین مهدوی اعدام شد
محمد امین مهدوی شایسته اعدام شد.
در روزهایی که جامعه با مشکلات فراوان اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند، اعدام محمدامین مهدوی شایسته بار دیگر چهره خشن و سرکوبگر حاکمیت را نمایان کرد. او پس از بازداشت در سال ۱۴۰۲، تحت فشار وادار به اعترافاتی شد که مبنای حکمی ناعادلانه و غیرقانونی قرار گرفت. دادگاه به ریاست قاضی صلواتی، پیش از صدور حکم، حکم اعدام را قطعی اعلام کرده بود. این اعدام، نه اجرای عدالت، بلکه تلاشی برای ایجاد رعب در جامعهای است که دیگر از سرکوب نمیهراسد. محمدامین قربانی سیستمی شد که در آن جان انسانها بیارزش است و عدالت جایی ندارد.
#اعتصابات_سراسری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#نه_به_شکنجه_نه_به_اعدام
۱۴۰۴ تیر ۱, یکشنبه
بازداشت گروهی از شهروندان کُرد در مهاباد توسط نیروهای امنیتی
🛑 بازداشت گروهی از شهروندان کُرد در مهاباد توسط نیروهای امنیتی
در روزهای اخیر، دستکم هفت شهروند کُرد در شهر مهاباد توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شدهاند. هویت این افراد به شرح زیر اعلام شده است:
#کیوان_مامه_گلی، #امید_رش، #اسعد_رسولزاده، #نورالدین_دودکانلو_میلان، #سروش_یوسفزاده، #مهران_خدیریپور و #پوریا_نصیری.
تا این لحظه از دلایل بازداشت و محل نگهداری این افراد اطلاعاتی در دست نیست و خانوادههای آنان در بیخبری و نگرانی بهسر میبرند.
📌 این بازداشتها در حالی صورت گرفته که پیشتر نیز گزارشهایی از افزایش فشارهای امنیتی بر شهروندان کُرد در استان آذربایجان غربی منتشر شده است.
در روزهای اخیر، دستکم هفت شهروند کُرد در شهر مهاباد توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شدهاند. هویت این افراد به شرح زیر اعلام شده است:
#کیوان_مامه_گلی، #امید_رش، #اسعد_رسولزاده، #نورالدین_دودکانلو_میلان، #سروش_یوسفزاده، #مهران_خدیریپور و #پوریا_نصیری.
تا این لحظه از دلایل بازداشت و محل نگهداری این افراد اطلاعاتی در دست نیست و خانوادههای آنان در بیخبری و نگرانی بهسر میبرند.
📌 این بازداشتها در حالی صورت گرفته که پیشتر نیز گزارشهایی از افزایش فشارهای امنیتی بر شهروندان کُرد در استان آذربایجان غربی منتشر شده است.
۱۴۰۴ خرداد ۳۱, شنبه
ندا اقا سلطان
امروز سالروز قتل ندا آقاسلطان است
#ندا_آقا_سلطان_زاده به نماد آزادیخواهی یک ملت تبدیل شد.
ندا در تظاهرات آرام مردمی در سال ۸۸ به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شد. رسانههای بینالمللی ویدئوی قتل ندا را منتشر کردند و وی به سمبل اعتراض و دموکراسیخواهی تبدیل شد.
۲۰ ژوئن ۲۰۰۹ نشریه «تایم» از لحظه جانباختن ندا به «احتمالا پربینندهترین لحظه مرگ یک انسان در تاریخ بشریت» یاد کرد. این روزنامه در ادامه ندا را یکی از ده قهرمان برجسته سال ۲۰۰۹ معرفی کرد.
۱۴۰۴ خرداد ۳۰, جمعه
اعتصابات_سراسری
ارتش اسرائیل هشدار حمله به شهرک صنعتی سفیدرود در محدوده روستای کلش طالشان رشت، استان گیلان، صادر کرد.
ارتش در این هشدار نوشت که همچنان که در روزهای اخیر در سراسر ایران برای حمله به زیرساخت های نظامی رژیم جمهوری اسلامی اقدام کرده است، بهزودی در این ناحیه فعالیت خواهد کرد.
ارتش هشدار داد ساکنان این منطقه سریعا از آن خارج شوند.
#اعتصابات_سراسری
۱۴۰۴ خرداد ۲۶, دوشنبه
۱۴۰۴ خرداد ۲۳, جمعه
امیرحسین سعیدینیا،
مادر جاویدنام امیرحسین سعیدینیا، ضمن انتشار تصاویری از فرزند خود و نیز حسین سلامی، خطاب به فرزندش نوشت:
امیر حسینم پسر عزیزم بالاخره قاتل تو و همسفرهای بیگناهت به درک واصل شد !
ای خیل راهزن که به دنیای ما زدید
رهزن به کاروان شما نیز میرسد
ما را به هفت خوان فلاکت کشاندهاید
نوبت به هفت خوان شما نیز میرسد
هان ای سپاه فیل ابابیل بیشمار
دارد به آسمان شما نیز میرسد
تیر بلا به جان شما نیز میرسد
نوبت به امتحان شما نیز میرسد
یک آشیان از آتشتان در امان نماند
آتش به آشیان شما نیز میرسد
آن داغها که روی دل ما گذاشتید
دودش به دودمان شما
امیر حسینم پسر عزیزم بالاخره قاتل تو و همسفرهای بیگناهت به درک واصل شد !
ای خیل راهزن که به دنیای ما زدید
رهزن به کاروان شما نیز میرسد
ما را به هفت خوان فلاکت کشاندهاید
نوبت به هفت خوان شما نیز میرسد
هان ای سپاه فیل ابابیل بیشمار
دارد به آسمان شما نیز میرسد
تیر بلا به جان شما نیز میرسد
نوبت به امتحان شما نیز میرسد
یک آشیان از آتشتان در امان نماند
آتش به آشیان شما نیز میرسد
آن داغها که روی دل ما گذاشتید
دودش به دودمان شما
۱۴۰۴ خرداد ۲۲, پنجشنبه
بهنام ابراهیمزاده۲۲ خرداد – سالروز بازداشت
از ۲۲ خرداد تا امروز؛ این فقط تاریخ نیست، این یک زخم زنده است
روایتی از رنج، ایستادگی و از دستدادن
✍️ به قلم #بهنام_ابراهیم_زاده
۲۲ خرداد ۱۳۸۹، تنها یک تاریخ نیست؛ زخمی است که هنوز در جانم میسوزد.
سندی است از خشونتی که بر جسم و روحم وارد شد، و نشانی است از ایستادگی در برابر سرکوب.
در خیابان انقلاب تهران، در میان مردمی که برای آزادی فریاد میزدند، من هم بودم. اما صدایم را نه با گوش، که با باتوم شنیدند. همانجا بازداشت شدم؛ کتک خوردم، به پلیس امنیت برده شدم و سپس به بند ۲۰۹ اوین منتقل شدم.
ماهها در سلول انفرادی، در سکوت و تاریکی، زیر شکنجههای جسمی و روانی، تنها به این جرم که صدایم را خاموش نکردم.
اما من نَشکَستم.
در تمام این سالها، درون زندان و زیر شدیدترین فشارها، به فعالیت حقوق بشری ومبارزه ادامه دادم. از داخل زندان بیانیه میفرستادم، صدای همبندیهایم را به بیرون میرساندم، حتی برای زندانیان عادی نیز مثل برادری دلسوز ایستادم.
اما این ایستادگی، بهایی سنگین داشت.
تلخترین زخمم، نه آن بازداشتها و شکنجهها، بلکه فقدان تنها پسرم، نیما بود.
وقتی در زندان بودم، نیما به سرطان خون مبتلا شد. سالها با بیماری جنگید، بیآنکه پدرش کنارش باشد؛ پدری که فقط میخواست بغلش کند، اما دیوارهای زندان اوین بین ما فاصله انداخت.
نیما، نهفقط فرزندم، که همسنگرم بود. بیانیههایم را منتشر میکرد، ویسهایی که از زندان میفرستادم به رسانهها و نهادهای حقوق بشری میرساند. صدای پدرش بود، وقتی پدرش را خفه کرده بودند.
اما در سن ۲۱ سالگی، در میان تمام رنجها و مقاومتها، نیما را هم از من گرفتند.
داغی که تا آخر عمر، در سینهام خواهد ماند.
در فروردین ۱۳۹۳، بند ۳۵۰ اوین با حمله خشونتبار گارد ویژه مواجه شد؛ حملهای که با کتکزدن زندانیان، شکستن وسایل شخصی و ایجاد فضای رعب همراه بود. من هم از قربانیان آن روز بودم.
بهجای پاسخگویی به این خشونت، در حالی که در اعتراض به وضعیت موجود وپرونده سازی ونگه داشتن طولانی در انفرادی در حبس بودم اقدام به اعتصاب غذا کرده بودم مرا بهعنوان تنبیه، به زندان رجاییشهربند زندانیان خطرناک وموادی تبعید کردندومرا به هفت سال ونه ماه وپانزده روز دیگر محکوم. کردند. تبعیدی برای سکوت.
بعد از آن، در جریان زلزله کرمانشاه، به میان مردم رفتم. بهعنوان یک شهروند، تلاش کردم کمکرسان باشم. اما بهجای قدردانی، دوباره بازداشت شدم؛ با پروندهسازی، با اتهامات سیاسی، با همان هدف همیشگی: خاموش کردن صدا.
همزمان، اطلاعات سپاه در تهران پروندهای دیگر برایم ساخت. ماهها در سلول انفرادی بند دو-الف بودم. در نهایت، به پنج سال حبس دیگر محکوم شدم. امروز، با شش سال و نیم حکم جدید، همچنان در مسیر درد و ایستادگی ایستادهام.
در تمام این سالها، زندان برای من فقط مکانی برای حبس نبود؛ دانشگاهی بود برای آموختن ایستادگی.
درد را هنوز در تنم حس میکنم. اما این درد، پرچم سکوت نیست؛ پرچم ایستادگی است.
یادآور این است که حتی در دل تاریکترین سلولها، نور امید خاموش نمیشود.
۲۲ خرداد، سالگرد بازداشت من نیست؛
سندی است از اینکه شکنجه، تبعید، و فقدان، نمیتوانند انسانی را که ایستاده است، خم کنند.
#بهنام ابراهیمزاده
۲۲ خرداد – سالروز بازداشت
روایتی از رنج، ایستادگی و از دستدادن
✍️ به قلم #بهنام_ابراهیم_زاده
۲۲ خرداد ۱۳۸۹، تنها یک تاریخ نیست؛ زخمی است که هنوز در جانم میسوزد.
سندی است از خشونتی که بر جسم و روحم وارد شد، و نشانی است از ایستادگی در برابر سرکوب.
در خیابان انقلاب تهران، در میان مردمی که برای آزادی فریاد میزدند، من هم بودم. اما صدایم را نه با گوش، که با باتوم شنیدند. همانجا بازداشت شدم؛ کتک خوردم، به پلیس امنیت برده شدم و سپس به بند ۲۰۹ اوین منتقل شدم.
ماهها در سلول انفرادی، در سکوت و تاریکی، زیر شکنجههای جسمی و روانی، تنها به این جرم که صدایم را خاموش نکردم.
اما من نَشکَستم.
در تمام این سالها، درون زندان و زیر شدیدترین فشارها، به فعالیت حقوق بشری ومبارزه ادامه دادم. از داخل زندان بیانیه میفرستادم، صدای همبندیهایم را به بیرون میرساندم، حتی برای زندانیان عادی نیز مثل برادری دلسوز ایستادم.
اما این ایستادگی، بهایی سنگین داشت.
تلخترین زخمم، نه آن بازداشتها و شکنجهها، بلکه فقدان تنها پسرم، نیما بود.
وقتی در زندان بودم، نیما به سرطان خون مبتلا شد. سالها با بیماری جنگید، بیآنکه پدرش کنارش باشد؛ پدری که فقط میخواست بغلش کند، اما دیوارهای زندان اوین بین ما فاصله انداخت.
نیما، نهفقط فرزندم، که همسنگرم بود. بیانیههایم را منتشر میکرد، ویسهایی که از زندان میفرستادم به رسانهها و نهادهای حقوق بشری میرساند. صدای پدرش بود، وقتی پدرش را خفه کرده بودند.
اما در سن ۲۱ سالگی، در میان تمام رنجها و مقاومتها، نیما را هم از من گرفتند.
داغی که تا آخر عمر، در سینهام خواهد ماند.
در فروردین ۱۳۹۳، بند ۳۵۰ اوین با حمله خشونتبار گارد ویژه مواجه شد؛ حملهای که با کتکزدن زندانیان، شکستن وسایل شخصی و ایجاد فضای رعب همراه بود. من هم از قربانیان آن روز بودم.
بهجای پاسخگویی به این خشونت، در حالی که در اعتراض به وضعیت موجود وپرونده سازی ونگه داشتن طولانی در انفرادی در حبس بودم اقدام به اعتصاب غذا کرده بودم مرا بهعنوان تنبیه، به زندان رجاییشهربند زندانیان خطرناک وموادی تبعید کردندومرا به هفت سال ونه ماه وپانزده روز دیگر محکوم. کردند. تبعیدی برای سکوت.
بعد از آن، در جریان زلزله کرمانشاه، به میان مردم رفتم. بهعنوان یک شهروند، تلاش کردم کمکرسان باشم. اما بهجای قدردانی، دوباره بازداشت شدم؛ با پروندهسازی، با اتهامات سیاسی، با همان هدف همیشگی: خاموش کردن صدا.
همزمان، اطلاعات سپاه در تهران پروندهای دیگر برایم ساخت. ماهها در سلول انفرادی بند دو-الف بودم. در نهایت، به پنج سال حبس دیگر محکوم شدم. امروز، با شش سال و نیم حکم جدید، همچنان در مسیر درد و ایستادگی ایستادهام.
در تمام این سالها، زندان برای من فقط مکانی برای حبس نبود؛ دانشگاهی بود برای آموختن ایستادگی.
درد را هنوز در تنم حس میکنم. اما این درد، پرچم سکوت نیست؛ پرچم ایستادگی است.
یادآور این است که حتی در دل تاریکترین سلولها، نور امید خاموش نمیشود.
۲۲ خرداد، سالگرد بازداشت من نیست؛
سندی است از اینکه شکنجه، تبعید، و فقدان، نمیتوانند انسانی را که ایستاده است، خم کنند.
#بهنام ابراهیمزاده
۲۲ خرداد – سالروز بازداشت
۱۴۰۴ خرداد ۲۱, چهارشنبه
رضوانه احمد خانبیگی
🔴بیانیه اعتراضی رضوانه احمد خانبیگی نسبت به روند غیرقانونی اجرای حکم و تهدید به بازگشت به زندان با وجود یک کودک شیرخوار
اینجانب رضوانه احمد خانبیگی، زندانی سیاسی، که بهدلیل بارداری و انجام زایمان بهصورت موقت از زندان آزاد شدهام، با گذشت هشت ماه از آزادی موقت، هنوز در بلاتکلیفی قانونی بهسر میبرم و در معرض تهدید بازداشت مجدد و احتمال زیاد بازگشت به زندان قرار دارم. طبق سیستم اجرای احکام دادسرای اوین، کلیه این ایام به عنوان مرخصی محسوب شده و بهطور رسمی در محاسبه زمان حبس لحاظ شده است. اما با اقدام غیرقانونی و خودسرانه دادیار ناظر بر زندان اوین، این روند دستخوش تغییراتی شده و بهصورت مجرمانهای ثبت پرونده به نحوی اصلاح شده که این هشت ماه را بهعنوان توقف حکم و غیبت درج کردهاند.
این در حالی است که من و همسرم، هر کدام به ۵ سال حبس با اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی محکوم شدهایم. اتهامی که هیچ سند، مدرک، اعتراف یا دلیل قانونی قابل قبولی برای اثبات آن در پرونده ما وجود ندارد
#اعتصابات_سراسری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
در محکومیت اعدام مجاهد کور کور
در محکومیت اعدام مجاهد کور کور
اعدام #مجاهد کورکور و هشت زندانی سیاسی دیگر بار دیگر چهرهی خونریز و سرکوبگر رژیم جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت. این جنایت نقض آشکار حقوق بشر و پیام روشنی به هر صدای آزادیخواه است: اعتراض جرم است و مجازات آن مرگ.
مجاهد کورکور، که چند ماه پیش خواهرش را به دلیل فشارهای روانی رژیم از دست داده بود، خود نیز پیش از التیام این زخم، به دار آویخته شد. این اعدامها نه تنها جنایتی علیه فرد، بلکه حملهای به خانوادهها و جامعهی مقاوم ایران است.
ما این قتلهای سیاسی را با شدیدترین لحن محکوم میکنیم و از همهی مردم آزادیخواه، نهادهای حقوق بشری و فعالان سراسر جهان میخواهیم سکوت را بشکنند. تنها با ارادهی جمعی و مقاومت مستمر میتوان رژیمی که با زندان و اعدام مردم را سرکوب میکند، سرنگون کرد.
همهی نیروهای مخالف و وجدانهای بیدار را به سازماندهی اعتصابات و اعتراضات سراسری در داخل و خارج فرا میخوانیم.
بهنام ابراهیم زاده زندانی سیاسی سابق فعال کارگری وحقوق کودکان
#اعتصابات_سراسری
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
یازدهم ژوئن ۲۰۲۵
اعدام #مجاهد کورکور و هشت زندانی سیاسی دیگر بار دیگر چهرهی خونریز و سرکوبگر رژیم جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت. این جنایت نقض آشکار حقوق بشر و پیام روشنی به هر صدای آزادیخواه است: اعتراض جرم است و مجازات آن مرگ.
مجاهد کورکور، که چند ماه پیش خواهرش را به دلیل فشارهای روانی رژیم از دست داده بود، خود نیز پیش از التیام این زخم، به دار آویخته شد. این اعدامها نه تنها جنایتی علیه فرد، بلکه حملهای به خانوادهها و جامعهی مقاوم ایران است.
ما این قتلهای سیاسی را با شدیدترین لحن محکوم میکنیم و از همهی مردم آزادیخواه، نهادهای حقوق بشری و فعالان سراسر جهان میخواهیم سکوت را بشکنند. تنها با ارادهی جمعی و مقاومت مستمر میتوان رژیمی که با زندان و اعدام مردم را سرکوب میکند، سرنگون کرد.
همهی نیروهای مخالف و وجدانهای بیدار را به سازماندهی اعتصابات و اعتراضات سراسری در داخل و خارج فرا میخوانیم.
بهنام ابراهیم زاده زندانی سیاسی سابق فعال کارگری وحقوق کودکان
#اعتصابات_سراسری
#نه_به_اعدام
#نه_به_جمهوری_اسلامی
یازدهم ژوئن ۲۰۲۵
۱۴۰۴ خرداد ۱۷, شنبه
#الهه_حسین_نژاد
وریا غفوری، بازیکن سابق تیم فوتبال ایران، در واکنش به قتل الهه حسیننژاد، در استوری اینستاگرام نوشت:
«قتل الهه حسیننژاد تنها یک جنایت فردی نیست، بلکه بازتابی از مشکلات ساختاری و آسیبهای اجتماعی و روانی در جامعه ایران است.
برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی نیاز به اقدامات جدی در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وجود دارد.»
.
.
.
ـ جمهوری اسلامی، برای انواع همایشهای ایدئولوژیک بودجه صرف میکند، ولی با تضعیف نهاد دانشگاه (ازطریق استخدام اساتید گزینشی بر اساس معیارهای ایدئولوژیک، اخراج یا بازنشسته کردن استادان قدیمی و مستقل، کمبود بودجه و ...) و تضعیف رشتههای علوم انسانی جامعه را از بازخورد و تحلیل علمی آسیبهای اجتماعی محروم میکند.
مشکلات ساختاری و اجتماعی و روانی ایران، ریشه در فساد، تبعیض، نگاه ایدئولوژیک، سرکوب آزادیهای اجتماعی و آزادی بیان، ترویج آموزش ایدئولوژیک، عدم ارائه آموزشهای لازم، رانتخواری، فقر و فاصله طبقاتی، افزایش حاشیهنشینی و ... دارد که مسبب همه اینها شیوه حکمرانی حکومت استبداد دینی جمهوری اسلامی است.
#الهه_حسین_نژاد #وریا_غفوری
«قتل الهه حسیننژاد تنها یک جنایت فردی نیست، بلکه بازتابی از مشکلات ساختاری و آسیبهای اجتماعی و روانی در جامعه ایران است.
برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی نیاز به اقدامات جدی در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وجود دارد.»
.
.
.
ـ جمهوری اسلامی، برای انواع همایشهای ایدئولوژیک بودجه صرف میکند، ولی با تضعیف نهاد دانشگاه (ازطریق استخدام اساتید گزینشی بر اساس معیارهای ایدئولوژیک، اخراج یا بازنشسته کردن استادان قدیمی و مستقل، کمبود بودجه و ...) و تضعیف رشتههای علوم انسانی جامعه را از بازخورد و تحلیل علمی آسیبهای اجتماعی محروم میکند.
مشکلات ساختاری و اجتماعی و روانی ایران، ریشه در فساد، تبعیض، نگاه ایدئولوژیک، سرکوب آزادیهای اجتماعی و آزادی بیان، ترویج آموزش ایدئولوژیک، عدم ارائه آموزشهای لازم، رانتخواری، فقر و فاصله طبقاتی، افزایش حاشیهنشینی و ... دارد که مسبب همه اینها شیوه حکمرانی حکومت استبداد دینی جمهوری اسلامی است.
#الهه_حسین_نژاد #وریا_غفوری
۱۴۰۴ خرداد ۱۵, پنجشنبه
بازداشت خشونتآمیز نوجوان ۱۶ ساله در مریوان و بیخبری خانواده از وضعیت او
بازداشت خشونتآمیز نوجوان ۱۶ ساله در مریوان و بیخبری خانواده از وضعیت او
روز یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، نیروهای امنیتی با یورش به روستای «درهناخی» از توابع شهرستان مریوان، بدون ارائه حکم قضایی اقدام به محاصره و تفتیش خشونتآمیز منزل یکی از ساکنان این روستا به نام سرکوت نوری کردند.
در جریان این یورش، مأموران با اعمال خشونت فیزیکی، فرزند ۱۶ ساله این خانواده به نام #مانی_نوری را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
پس از پیگیریهای مکرر خانواده، مشخص شده است که #مانی به کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شده، اما با گذشت چند روز از بازداشت، خانوادهاش همچنان از حق ملاقات و تماس با او محروماند و هیچگونه اطلاعی از وضعیت جسمی، روحی و حقوقی فرزندشان ندارند.
اقدام به بازداشت یک نوجوان بدون حکم قضایی، اعمال خشونت در زمان بازداشت و عدم دسترسی خانواده به اطلاعات فرزندشان، نگرانیهای جدی را در خصوص وضعیت حقوقی و انسانی این نوجوان ایجاد کرده است.
#اعتصابات_سراسری
#ژن_ژیان_ئازادی
#نه_به_زندان_شکنجه
۱۴۰۴ خرداد ۱۱, یکشنبه
سعید ماسوری:
💥نامه سعید ماسوری: محرمانه بودن پرونده، اعتراف اجباری و دادگاههای نمایشی، مقدمات اعداماند
#سعید_ماسوری، زندانی سیاسی که بیش از ۲۵ سال در زندان به سر میبرد، با نگارش نامهای از زندان قزلحصار کرج از روند صدور و اجرای احکام #اعدام در ایران، بهویژه در مورد افراد سیاسی، انتقاد کرده است. وی در نامه خود نوشته که “مراحل دادرسی ساختگی و فرمالیستی بوده، وکلای زندانیان از دیدن پرونده محروماند و اغلب اعترافات تحت فشار و با وعده تخفیف مجازات گرفته میشوند.” وی این روند را «مقدمات جنایتکارانه» پیش از اعدام معرفی کرد و آن را مصداق آشکار نقض حقوق بشر دانست.
سعید ماسوری در بخشی از نامهاش از روندهای ناعادلانه و ضدانسانی در پروندهسازی، دادگاههای نمایشی و اعترافات اجباری پرده برداشته است.
در پایان، وی از نهادهای بینالمللی، بهویژه کمیساریای عالی حقوق بشر، خواست که برای رسیدگی به این وضعیت، اقدام کنند.
#نه_به_اعدام
#سعید_ماسوری، زندانی سیاسی که بیش از ۲۵ سال در زندان به سر میبرد، با نگارش نامهای از زندان قزلحصار کرج از روند صدور و اجرای احکام #اعدام در ایران، بهویژه در مورد افراد سیاسی، انتقاد کرده است. وی در نامه خود نوشته که “مراحل دادرسی ساختگی و فرمالیستی بوده، وکلای زندانیان از دیدن پرونده محروماند و اغلب اعترافات تحت فشار و با وعده تخفیف مجازات گرفته میشوند.” وی این روند را «مقدمات جنایتکارانه» پیش از اعدام معرفی کرد و آن را مصداق آشکار نقض حقوق بشر دانست.
سعید ماسوری در بخشی از نامهاش از روندهای ناعادلانه و ضدانسانی در پروندهسازی، دادگاههای نمایشی و اعترافات اجباری پرده برداشته است.
در پایان، وی از نهادهای بینالمللی، بهویژه کمیساریای عالی حقوق بشر، خواست که برای رسیدگی به این وضعیت، اقدام کنند.
#نه_به_اعدام
اشتراک در:
نظرات (Atom)
🔴 فاجعه در بندرعباس؛ تنها یک حادثه نبود!
🔴 فاجعه در بندرعباس؛ تنها یک حادثه نبود! از پلاسکو و متروپل تا انفجار بندر رجایی، زنجیرهای از فجایع ملی در ایران تحت سلطهی حکومت آخوندی ...
-
وقتی نفت بلای جان شاه ایران شد، بخش 2 اندیشه پویا در مۀ 1975شاه وارد واشينگتن شد. رهبران و مديران صنايع آمريكا در يك شام دولتي سخاوتمندانه ح...